95. از زيارات امام حسين(ع) كداميك معتبرتر و از نظر مفاهيم عميقتر است؟
در ميان
زيارات مشتركه و جامعه،[1] دو زيارت از
اهميّت ويژه برخوردار است: يكي «زيارت جامعۀ كبيره» و ديگري «زيارت امينالله» كه
هر دو بسيار عميق و پرمحتوا و سرشار از معارف نبوي، علوي، فاطمي و حسيني است و از
نظر سند هم داراي اعتبار بسيار است؛ بهخصوص زيارت امينالله كه از حيث سند،
اعتبار بالايي دارد؛ لكن مضمون هر دو زيارت بهخوبي حكايت از آن دارد كه صادره از
معصوم(ع) است و لاغير.[2] در ميان
زيارات مخصوصه، «زيارت مقدّسۀ عاشورا» است كه از قدسيّات (احاديث قدسي) و صادره از
حق جلّوعلا ميباشد[3] و نزد اهل
عرفان و ولايت، داراي مرتبۀ ويژه و مخصوصی است و مداومت بر آن، ولو با يك لعن و يك
سلام، اثرات عميقي در نفس و روح انسان دارد و اهل سير و سلوك، نوعاً مداومت بر اين
زيارت دارند.
96. آيا زيارت عاشورا معتبر و سنددار است؟ منبع آن چيست؟
سند زيارت
عاشورا معتبر است
و بزرگان دين هميشه آن را از زيارات معتبر دانستهاند و با همان عباراتی که در
مفاتيح و در کتب ادعيه نظير زادالمعاد، مصباح کفعمي، مصباح المهتجّد و کامل
الزّيارات آمده،
صحیح است و اين زيارت از اوّل تا آخر، نزد بزرگان تشيّع معتبر است و از امتيازات
اين زيارت آن است که دو رکن تشيّع، تولّي و تبرّي را دارد.
97. سلام
نمودن بر امام حسين(ع) در زيارات ايشان بهخصوص زيارت عاشورا، به چه معنایي است؟
آيا ايشان پاسخ سلام را ميدهند؟
سلام در
زيارات، بهمعناي اظهار ارادت خاضعانه به پيشگاه منوّر حضرات معصومين(ع) است؛ چنانكه
در زيارتها وارد شده است كه: «إِنَّكَ تَسْمَعُ كَلَامِي وَ تَرُدُّ سَلَامِي» يا
در اذن دخول مشاهد مشرّفه ميخوانيم: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ
صَاحِبِ هَذَا الْمَشْهَدِ الشَّرِيفِ فِي غَيْبَتِهِ كَمَا أَعْتَقِدُهَا فِي
حَضْرَتِهِ وَ أَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَكَ وَ خُلَفَاءَكَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ
أَحْيَاءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ يَرَوْنَ مَقَامِي وَ يَسْمَعُونَ كَلَامِي
وَ يَرُدُّونَ سَلَامِي وَ أَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِي كَلَامَهُمْ وَ فَتَحْتَ
بَابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِهِمْ»[7]
و البته كساني هم هستند از اولياء الهي كه جواب و پاسخ سلام را از ائمّۀ هدي(ع) ميشوند.فهنيئاً
لهم.
98. حقيقت
معني «ثار الله» كه در زيارت امام حسين(ع) آمده چيست؟
يعني خون حضرت
سيّدالشّهداء(ع)، از خداوند تعالي است و حضرت حق متعال، وليّ آن دم (خون) مطهّر
است، چنانكه
خداي سبحان، اين مقام ولايتِ دم و طلب ثار را به حضرت بقية الله(عج) هم عطا فرموده
است.
99. در زيارت
عاشورا ميخوانيم «وَ عَظُمَتْ مُصِيبَتُكَ فِي السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِيعِ أَهْلِ
السَّمَاوَاتِ»، منظور از اهل سماوات چه کساني هستند؟
به حسب ظاهر،
مراد ملائكۀ آسماني است، لكن اگر كساني از اين مطلب استفاده كنند که منظور،
مخلوقاتِ ديگر كرات آسماني هستند، شايد اشتباه نكرده باشند.
100. در
زيارت عاشورا ميخوانيم «إِنَّ هَذَا يَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو أُمَيَّةَ»
آيا اين جمله را در غير روز عاشورا هم ميتوان گفت؟
در غير از روز
عاشورا گفته ميشود: «إنّ يَوم قَتل الحُسَين صَلَواتُكَ عَلَيه وَ آلِه يَوْمٌ
تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو أُمَيَّةَ.»[10]
101. در این
عبارت از زيارت عاشورا: «السَّلَامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِيِ بْنِ
الْحُسَيْنِ»، منظور از «عَلِيِ بْنِ الْحُسَيْنِ» چه کسی است؟ امام سجاد(ع) يا
حضرت علي اکبر(ع)؟
مراد حضرت علي
اكبر(ع) است.
102. اینکه
در زيارت عاشورا، با عبارت «وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنِي أُمَيَّةَ قَاطِبَةً» همۀ
فرزندان امیّه را لعن میکنیم یا با عباراتی نظیر «وَ الْعَنْ ... آلَ أَبِي
سُفْيَانَ وَ آلَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة» همۀ فرزندان
آن افراد را تا روز قیامت لعن میکنیم، آیا شامل فرزندانی از آنان که صالح باشند
نیز میشود؟ ضمن آنکه فرزندان زمانهای بعد، نقشی در ظلم به اهلبیت(ع) در آن برهۀ
تاریخی نداشتهاند!
معلوم است که
شامل نیکوکاران و صالحان نمیشود؛ بلکه منظور، فرزندانی هستند که از كردار
پدرانشان راضى هستند و به آن افتخار مىكنند؛ چنانکه در برخی روایات، بر این
موضوع تصریح شده است.[11] بهطور کلّی،
هر كس از كارى راضى باشد، چه آن کار، خوب و نیکو باشد و چه زشت و ناپسند، در آن
شریک است.[12] علاوه بر
اين، متابعت از هر گروهي، انسان را در شمار همان گروه قرار ميدهد.[13] چنانکه قرآن
کریم از قول حضرت ابراهيم(ع) میفرماید: «فَمَنْ
تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي»[14]؛ هرکه از من
متابعت کند، از من است.
103. در زيارت عاشورا
ميفرمايد: «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ لَكَ عَلَى
مُصَابِهِم الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ رَزِيَّتِي »، منظور از شُكر بر
مصيبت سيّدالشّهداء(ع) چيست؟
مصيبت شهادت
امام حسين(ع) كه از اعظم مصائب است، از الطاف خفيۀ خداوند تعالي است؛ لذا در حاليكه
براي آن عزاداري ميكنيم، همانند حضرت زينب(س) که در اسارت، شاكرانه، رنج مصائب را
تحمّل ميكردند،[15] شكر لطف خفيۀ
حق را هم بهجاي ميآوريم؛ چنانكه خودِ سيّدالشّهداء(ع) هم در قتلگاه، شكر حق را
بهجاي ميآوردند.[16]
104. آيا اين
گفته صحيح است كه هر كس چهل روز زيارت عاشورا بخواند، به زيارت امام حسين(ع) نائل
ميشود؟
اگر اتّصال به
مقام ولايت، محكم باشد، حتّي يكي از چهل زیارت عاشورا، كار خود را ميكند؛ لكن صرف
قرائت اين زيارت، مخصوصاً در چهل روز، مجرّب و در مسائل مختلف، مؤثّر است.
105. نماز
زيارتي كه همراه زيارت عاشوراست، قبل از خواندن متن زيارت بايد انجام شود يا بعد
از خواندن زيارتنامه؟
اگر بعد از
زیارت بخواند، بهتر است.
. زيارات
مشترکه، زیاراتی است که برای همۀ ائمّۀ اطهار( خوانده
میشود و به یک امام اختصاص ندارد. زیارت جامعه، زیارتی است که با آن هر امام را
به تنهایی یا همۀ ائمّه را با هم میتوان زیارت کرد.
. زيارت جامعۀ کبيره، به تعبير علامۀ مجلسي)، از بهترين و نيز عاليترين زيارتها و معتبرترين آنها از نظر
سند، فصاحت و بلاغت و معناست. [بحار الأنوار، ج 99، ص 144] برخي از منابع اين
زيارت شريف عبارتند از: من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 609 ؛ تهذيب الأحكام، ج 6، ص 95؛ المزار
الكبير، ص 523؛ فرائد السمطين، ج 2، ص 179.
همچنين
علامه مجلسي) زيارت امين الله را از جهت سند، يکي از بهترين و صحيحترينE F زيارتها معرّفي ميکنند. [بحار الأنوار، ج
97، ص 269] برخي از منابع اين زيارت عبارت است از: کامل الزّيارات، ص 39؛ مصباح المتهجد، ج 2،
ص 738؛ المزار الكبير، ص 282؛ فرحة الغري، ص 40 و 43.
دربارۀ هر دو
زيارت، تأييدات و
تأکيداتي از جانب حضرت وليعصر(عج)
وارد شده است. [ر.ک: بحار الأنوار، ج 102، ص 113؛ نجم الثّاقب، ج 2، ص 580]
. مصباح المتهجّد، ج 2، ص781؛ المزار
الكبير، ص 214.
2.2 «مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ» از «صَالِحِ بْنِ
عُقْبَةَ» از «پدرش»، از امام باقر(ع) [مصباح المتهجّد، ج 2، ص 772]؛
2.3 «عَلْقَمَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَضْرَمِيِّ» از امام
باقر(ع) [مصباح المتهجّد، ج 2، ص 773]؛
4.2 «سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ» از «صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَان» از
امام صادق(ع) همراه با دعاي پس از زيارت [مصباح المتهجّد، ج 2، ص 777].
. در يکي
از زيارتهاي امام حسين(ع) ميخوانيم: «وَ أَنَّكَ ثَارُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ
وَ الدَّمُ الَّذِي لَا يُدْرِكُ ثَارَهُ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ لَا
يُدْرِكُهُ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَه ـ تو خون خدا در زمين هستى، تو خونى هستى كه
احدى از اهل زمين نمىتواند آن را تقاص كند و كسى غير از خداوند متعال قادر بر
خونخواهى آن نيست.»[کامل الزّيارات، ص 216]
. در روايتي از پيامبر اکرم(ص) آمده است که خداوند متعال پس از
معرّفي چهارده نور مقدّس، دربارۀ حضرت مهدي(عج) فرمود: «يَا مُحَمَّدُ! هَؤُلَاءِ
الْحُجَجُ وَ هُوَ الثَّائِرُ مِنْ عِتْرَتِكَ، وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي إِنَّهُ
الْحُجَّةُ الْوَاجِبَةُ لِأَوْلِيَائِي، وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي.»
[مقتضب الاثر، ص 11]
. بحار الأنوار، ج 98، ص 302.
[11]. راوي از
امام رضا(ع) پرسيد: آيا اينکه از امام صادق(ع) نقل شده است امام زمان(عج) فرزندان
قاتلين کربلا را نيز به عقوبت ميرساند، صحيح است؟ حضرت تأييد کردند. سپس راوي
سؤال ميکند: چرا اينگونه است؟ مگر خداوند متعال در قرآن کريم نفرموده است: «وَ
لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری» (اسراء، 15) حضرت فرمودند: «صَدَقَ اللَّهُ
فِي جَمِيعِ أَقْوَالِهِ لَكِنَ ذَرَارِيَ قَتَلَةِ الْحُسَيْنِ يَرْضَوْنَ
أَفْعَالَ آبَائِهِمْ وَ يَفْتَخِرُونَ بِهَا وَ مَنْ رَضِيَ شَيْئاً كَانَ كَمَنْ
أَتَاهُ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ فِي الْمَشْرِقِ فَرَضِيَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ
فِي الْمَغْرِبِ لَكَانَ الرَّاضِي عِنْدَ اللَّهِ شَرِيكَ الْقَاتِلِ وَ إِنَّمَا
يَقْتُلُهُمُ الْقَائِمُ إِذَا خَرَجَ لِرِضَاهُمْ بِفِعْلِ آبَائِهِمْ ـ خداوند
در تمام گفتارهايش درست گفته است، لكن فرزندان قاتلان حسين(ع) E
F از كردار پدرانشان راضى هستند و به آن افتخار مىكنند و هر كس از
كارى راضى باشد، مثل كسى است كه آن را انجام داده است. اگر كسى در مشرق كشته شود و
ديگرى در مغرب از اين قتل راضى باشد، نزد خدا با قاتل شريك خواهد بود؛ به همین
علّت، قائم(ع) در هنگام قيام خود، بهخاطر رضايتشان از كردار پدران، ايشان را
خواهد كشت.» [علل الشرائع، ج 1، ص 229]
[12]. در
اينجا بيان اين نکته نيز لازم است که به همین دلیل معمولاً در زيارات حضرت
اباعبدالله الحسين(ع) میخوانیم: «فَيَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ
مَعَكُم ـ ایکاش من نیز با شما بودم تا با شما به سعادت و رستگاری میرسیدم».[المزار
الكبير، ص 465]
[13]. الاختصاص، ص 85: فردي از فرزندان عبدالعزيز بن مروان خدمت امام باقر(ع) رسيد و به
شدّت گريه ميکرد. حضرت علّت گريۀ او را پرسيدند. او گفت: چگونه گريان نباشم در
حاليکه من از خانوادهاي هستم که در قرآن شجرۀ ملعونه خوانده شدهاند؟! حضرت
فرمودند: «لَسْتَ مِنْهُمْ أَنْتَ أُمَوِيٌّ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ أَ مَا
سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَحْكِي عَنْ إِبْرَاهِيمَ فَمَنْ تَبِعَنِي
فَإِنَّهُ مِنِّي ـ تو از
آنان نيستي، تو گرچه امويزادهاي، امّا به علّت پيروي از ما، جزو ما خاندان اهلبيت
به شمار ميروي؛ مگر سخن خداوند متعال از قول حضرت ابراهيم(ع) را نشنيدهاي که
فرمود: هرکه از من متابعت کند، از من است؟»